Post by pardis on Sept 14, 2017 12:31:45 GMT 12
قضیه ۴۰۰-۵-۱ یک حقیقت مهم و مبین نمونه روند متوسط جاری در فرآیندهای استخدامی است.
یعنی به ازای یک آگهی استخدامی، به طور متوسط ۴۰۰ نفر رزومه می فرستند که از این تعداد فقط ۵ نفر برای مصاحبه دعوت می شوند و از بین این ۵ نفر یک نفر برنده و استخدام می شود.
========================================
اگر به آگهی های استخدامی که در یک سایت مثل سیک هستند را مشاهده کنید می بینید که دقیق و حرفه ای هستند. قضیه این است یک کارفرما یک پروژه برداشته است و یک جای خالی دیده است و با مسوول کارگزینی یا اداره کاریابی هماهنگ کرده است. یعنی کلی وقت و هزینه برای نوشتن این آگهی صرف شده است.
اگر قضیه ۴۰۰-۵-۱ را در نظر بیاوریم، می یابیم که کارفرما تعداد بسیار زیادی رزومه در اختیار دارد و فرآیند موسوم به غربالگری (اسکرینینگ) را آغاز خواهد کرد. چون وقتش کم است و این رزومه ها برایش زیاد و افراد از نظر او دون مایه هستند، چند فاکتور اساسی را در نظر می گیرد که مهمترین آنها داشتن سابقه کاری در حوزه وی است. یعنی رزومه هایی که مسبوق به سابقه کار در نیوزیلند نیستند در همان اول غربال حذف می شوند. زیرا به علاوه وی نمی خواهد هزینه دیگری برای کارآموزی بپردازد. مضاف این که معمولا مقدار حقوق یا در آگهی درج شده است و یا در مصاحبه تعیین می شود که مقدارش (با توجه به این همه مقدمه چینی ها) زیاد خواهد بود.
=======================================
واقعیت این است که کاریابی یک فرآیند به شدت غیر خطی و متغییر با زمان و دارای حلقه های بازخورد و هیسترزیس است. ( مهندسین کنترل می فهمند چی می گم!!!) به طور ساده، باید روش های متنوع و بعضا غیرعادی را برای کاریابی امتحان کرد.
یکی از روش های اولیه و موثر، روش سرچشمه است. فرآیند آگهی کردن برای شرکت ها زمانبر و هزینه بر است. بنابراین باید خودمان زحمت آن را بکشیم. یعنی بفهمیم کدام شرکت ها ممکن است نیاز به نیروی کار داشته باشند و خودمان به آنها پیشنهاد بدهیم.
یعنی به ازای یک آگهی استخدامی، به طور متوسط ۴۰۰ نفر رزومه می فرستند که از این تعداد فقط ۵ نفر برای مصاحبه دعوت می شوند و از بین این ۵ نفر یک نفر برنده و استخدام می شود.
========================================
اگر به آگهی های استخدامی که در یک سایت مثل سیک هستند را مشاهده کنید می بینید که دقیق و حرفه ای هستند. قضیه این است یک کارفرما یک پروژه برداشته است و یک جای خالی دیده است و با مسوول کارگزینی یا اداره کاریابی هماهنگ کرده است. یعنی کلی وقت و هزینه برای نوشتن این آگهی صرف شده است.
اگر قضیه ۴۰۰-۵-۱ را در نظر بیاوریم، می یابیم که کارفرما تعداد بسیار زیادی رزومه در اختیار دارد و فرآیند موسوم به غربالگری (اسکرینینگ) را آغاز خواهد کرد. چون وقتش کم است و این رزومه ها برایش زیاد و افراد از نظر او دون مایه هستند، چند فاکتور اساسی را در نظر می گیرد که مهمترین آنها داشتن سابقه کاری در حوزه وی است. یعنی رزومه هایی که مسبوق به سابقه کار در نیوزیلند نیستند در همان اول غربال حذف می شوند. زیرا به علاوه وی نمی خواهد هزینه دیگری برای کارآموزی بپردازد. مضاف این که معمولا مقدار حقوق یا در آگهی درج شده است و یا در مصاحبه تعیین می شود که مقدارش (با توجه به این همه مقدمه چینی ها) زیاد خواهد بود.
=======================================
واقعیت این است که کاریابی یک فرآیند به شدت غیر خطی و متغییر با زمان و دارای حلقه های بازخورد و هیسترزیس است. ( مهندسین کنترل می فهمند چی می گم!!!) به طور ساده، باید روش های متنوع و بعضا غیرعادی را برای کاریابی امتحان کرد.
یکی از روش های اولیه و موثر، روش سرچشمه است. فرآیند آگهی کردن برای شرکت ها زمانبر و هزینه بر است. بنابراین باید خودمان زحمت آن را بکشیم. یعنی بفهمیم کدام شرکت ها ممکن است نیاز به نیروی کار داشته باشند و خودمان به آنها پیشنهاد بدهیم.